اگر روز ميلادت را به نام پر مسماي پرستار نهاده اند نه فقط به خاطر از خود گذشتگيهايي است كه در صحنه كربلا به تصوير كشيدي چرا كه تو از همان كودكي با ارتحال جد بزرگوارت خاتم الانبياء حضرت محمد(صلّي الله عليه و آله وسلّم)، غمخوار و پرستار مادر بودي و در همان ايام بعد از مجروح شدن مادرت زهرا(سلام الله عليها) شاهد ناجوانمردانهترين حوادث تاريخ بودي و ضمن پرستاری جسم مادر، مرهم آلام روحياش نيز بودي
بعد از مدتي كه از شهادت مادر گذشت همدم و همراه پدر گشتي تا هرگاه در جنگهاي مختلف دچار آسيبي ميگشت بعد از فاطمه تو باشي كه زخمهايش را التيام ميبخشي و در روز سخت ضربت خوردن باز تو شاهد آن همه رنج بودي و باز صبر نمودي و پرستاري
بعد از پدرت، اين برادر بزرگت حسن بود كه به ياوري و همراهي تو ميباليد و چون در اثر خيانت همسر ملعونش به زهر كين مسموم شد، تو بودي كه لحظه به لحظه رنج برادر را ديدي و ياور و خدمتگذارش بودي تا صحنه كربلا اوج ايثار و رشادت و فداكاريهاي تو باشد.
اي زينب، اي جلوه نستوه صبر و ايثار
در اين مجال ميكوشيم ضمن بررسي جايگاه ارزشمند پرستاري از ديدگاه اهل بيت(عليهم السلام) به ذكر جلوههايي از هنر حياتبخش پرستاري در سيره حضرت زينب(سلام الله عليها)، اين شيرزن التيام بخش در صحنههاي مختلف ياوري امام عصرشان بپردازيم.
جايگاه و ارزش پرستاري:
پرستاري در فرهنگ اهل بيت(عليهم السلام) جايگاهي بس رفيع و والا دارد تا آنجا كه حضرت رسول اكرم(صلّي الله عليه و آله وسلّم)، در روايتي چنين ميفرمايند:« مَنْ قامَ علي مريضٍ يوماً و لَيْلةً، بَعَثَهُ الله مع ابراهيم الخليل فجاز علي صراطِ كالبرقِ الخاطفِ اللَّامع؛ هر كس يك شبانه روز از بيماري پرستاري كند خداوند او را با ابراهيم خليل(عليه السلام) محشور خواهد كرد و او همانند برق خيره كننده و درخشان از صراط عبور خواهد كرد.»
و نيز حضرت رسول در سخن حكيمانه ديگري ميفرمايند:« مَنْ اَعانَ ضَعيفاً فِي بَدنه علي امره اعانهُ الله علي امره و نَصَبَ لَهُ في القيامة ملائكة يعينونهُ علي قَطع تلك الاهوال و عبور تلك الخنادق من النار حتي لا تُصيبهُ من دُخانها و لا سُمومِها و علي عبور الصراط الي الجنّة سالماً آمنا؛ هر كس به يك ناتوان جسمي ياري كند، خداوند او را در كارهايش ياري خواهد كرد و در روز قيامت فرشتگاني را ميگمارد تا او را در پيمودن اهوال قيامت و عبور از گودالهاي آتش بدون اينكه آسيبي از دودها و سموم به آن برسد و در گذشتن از صراط به بهشت او را با سلامت كامل و امنيت ياري دهد.»
با وجود اين روايات ارزشمند مسلماً جايگاه اين هنر بيبديل روشن و آشكار است پس اگر پرستار به وظايف محوله خود به درستي اقدام كند و در رفع حاجات بيمار در حد توان خود كوشش نمايد بنا به فرمايش حضرت رسول(صلّي الله عليه و آله وسلّم) از گناهان پاك مي شود.
«مَنْ سَعيَ لمريضٍ في حاجةٍٍ قضاها، خَرَجَ مِنْ ذُنوبِه، كَيومٍ ولدتُه امُّهُ؛ هر كسي در رفع نيازهاي بيمار بكوشد، از گناهانش پاك ميشود، مثل روزي كه مادرش او را به دنيا آورده.»
حال براي رسيدن پرستاران مختلف به اين جايگاه ارزشمند به ذكر مواردي از وظايف ايشان اشاره ميگردد:
1- تقويت روحيه بيمار
يكي از امور مهمي كه جزو نخستين وظايف يك پرستار است رفع نگراني و پيامهاي منفي است كه به صورت ناخودآگاه براي هر بيماري پيش ميآيد چرا كه وجود اين مسئله تأثير مستقيمي بر كاهش روند سلامتي و بهبودي بيمار دارد و پرستار موفق ميبايست با اميد دادن به بيمار و جلب اعتماد او و نيز ارتباطهاي عاطفي و كلامي مثبتي كه با بيمار برقرار ميكند از ميزان دغدغه و تنش فكري و روحي بيمار كاسته و به شيوههاي مختلف از انبوه ناراحتي و دل نگراني بيمار بكاهد.
از جمله خدمات شايستهاي كه پرستار در مورد اين مسأله ميتواند به بيمار ارائه دهد، دادن اطلاعات كافي درباره بيمار و بيان مصاديق عيني خود از كساني كه به بيماري مشابه مبتلا بوده و سلامت خود را به دست آوردهاند.
حضرت رسول اكرم در اين باره فرمايش بسيار زيبايي دارند كه ميفرمايند:« إذا دَخلتُم علي المريضِ فنفسوا له في الاجل- فإن ذلك لا يرد شيئاً- و هو يطيب النفس؛ هنگامي كه نزد بيمار ميرويد او را به زنده ماندن اميدوار كنيد- هر چند اين كار چيزي را برنميگرداند- اما در شادماني روحش تأثير دارد.»
2- تغذيه مناسب بيمار
معمولاً اشخاص بيمار به دليل آسيب پذيري روحي كه در دوران بيماري با آن مواجهاند نياز به رسيدگي و دلجويي و پذيرايي دارند و چه بسا در دوران بيماري ميل به خوردنيهاي خاصي پيدا مي كنند، پرستار وظيفهشناس دربرآوردن اين نيازهاي بيمار از هيچ كوششي فروگذار نميكند و ميل و اشتهاي مريض به تغذيه خاص را در حد توان برآورده خواهد نمود.
حضرت رسول در سخني چنين پرستاراني را در زمره بهشتيان خواندهاند و ايشان ميفرمايند:« مَنْ اَطْعَمَ مريضاً( شهوته) اطعمَهُ الله مِنْ ثِمار الجنّه؛ هر كس غذاي دلخواه مريض را به او بخوراند، خداوند از ميوههاي بهشتي به او ميخوراند.»
البته پرستاران محترم ميبايست دقت داشته باشند كه ضمن توجه به وضعيت تغذيهاي بيمار مي بايست دستورات پزشكي و دارويي او را در وقت معين به انجام رسانيده و از منافع و عوارض داروها براي بيمار- بسته به ميزان درك او از مسائل پزشكي- توضيحاتي بدهد چنانچه حضرت عيسي ميفرمايند:« يلتذ المريض نعت الطبيب العالم بما يرجو فيه من الشفاء؛ بيمار از شنيدن توصيفهاي پزشك حاذق و شفابخش بودن داروها لذت ميبرد.»
3- رعايت حال بيمار
از ديگر مسئوليتهاي مهم پرستار، نگهداشتن بيمار در حالت راحتي و آسايش است به گونهاي كه با سخن نسنجيده نرنجد و با رفتاري ناشايست دلگير نشود كه اين گونه رفتار نه تنها موجب خشنودي مريض ميگردد كه موجبات خشنودي پروردگار را نيز فراهم ميآورد.
امام صادق(عليه السلام) در سخني گهربار ميفرمايند:« ثلاثه دعوتهم مستجابه، الحاج و الغازي و المريض، فلا تغيظوه و لا تضجروه؛ سه نفر هستند كه دعايشان مستجاب ميشود: زائر خانه خدا، مجاهد در راه خدا و بيمار، مواظب باشيد كه او را عصباني و دلتنگ نكنيد.»
ممكن است بيمار به جهت مشكلات خاص به بهانههاي متفاوت سريعتر از انسانهاي سالم خشمگين و ناراحت شود و اين هنر پرستار با تجربه است كه با به كارگيري تجارب و اصول علمي و البته ديني موجبات آرامش و رعايت حال مريض را فراهم آورد و هيچگاه زمينه آزار و اذيت بيمار را به بهانه پرسشهاي طولاني و غير ضروري، اعتنا نكردن به نيازها و حاجات بيمار و رها كردن او به حال خويش فراهم نكند كه فرموده پيامبر اكرم( صلّي الله عليه و آله و سلّم) كه مي فرمايند:« لا توذوه و لا تضجروه؛ بيمار را اذيت نكنيد و او را غمگين نكنيد.»
4- دعاي متقابل بيمار و پرستار در حق يكديگر
پرستار دلسوز علاوه بر همه تلاشها و خدمات و فداكاريهايي كه براي بيما انجام ميدهد مي تواند براي بهبودي و شفاي بيمار دعا كند و باعث رضايت بيمار و پرورگار او گردد، عملي كه پيشگامان آن بود و حضرت علي(عليه السلام)، در نقل درس آموزي ميفرمايند:« شبي بيمار شدم، پيامبر اكرم( صلّي الله عليه و آله و سلّم) آن شب از من مراقبت و پرستاري كرد و تا طلوع صبح مواظب حال من بود، آن گاه در مسجد با اصحاب نماز جماعت به جا آورد و در حق من دعا كرد: اللهم اشفِ علياً و عافه فإنَّه اسهرني الليله ممّا به؛ خدايا علي را شفا ده و سلامتي بخش كه به خاطر بيماريش امشب تا صبح نخوابيدهام.»
همچنين از منظر فرهنگ پاك اهل بيت(عليهم السلام) ايام بيماري فرصت مغتنمي است براي تصفيه باطن، توبه، توجه به پروردگار و مطالبات مشروع، تفكر در زندگي گذشته و شكر نعمت سلامتي و شايسته است كه مريض در آن احوال علاوه بر در نظر داشتن موارد فوق از دعا در حق پرستار خويش غفلت نورزند و البته بنا به مفاد روايتي كه از امام صادق(عليه السلام) رسيده است پسنديده است كه پرستار نيز براي حل مشكلاتش از بيمار تحت مراقبتش التماس دعا داشته باشد: امام صادق(عليه السلام) مي فرمايند:« هرگاه يكي از شما از برادر بيمارش عيادت كرد، از او التماس دعا كند چرا كه دعاي شخص با ايمان مريض مثل دعاي ملائكه پذيرفته مي شود.»
اينك بعد از روشن شدن جايگاه و وظايف پرستار به ذكر جلوههايي از ايثار و فداكاري زينب قهرمان و نستوه اشاره ميكنيم باشد كه سر مشق پرستارانی قرار گيرد که منش ورفتار این بانوی قهرمان ودلسوز را سرلوحه خدمت مقدسشان قرار داده اند: امام سجاد(عليه السلام) ميفرمايد:« شبي كه فرداي آن پدرم به شهادت رسيد، من نشسته بودم و عمه ام زينب(سلام الله عليها) نزد من بود و از من به نيكوترين صورت پرستاري مي كرد.»
حضرت زينب(سلام الله عليها) در طول واقعه كربلا بارها به ياري امام سجاد(عليه السلام) شتافته و حفظ جان و پرستاري از وجود نازنين امام را سرلوحه برنامه هايش قرار داده بود.
« در عصر عاشورا وقتي به خيمه ها حمله مي شد، دختر فداكار علي(عليه السلام) با از خود گذشتگي تمام امام سجاد(عليه السلام) را از ميان آتش نجات مي داد، يكي از سربازان دشمن مي گويد، در هنگام غارت خيام، بانوي بلند قامتي را ديدم كه مثل پروانه به دور يك خيمه آتش گرفته دور ميزند، گاهي به داخل خيمه ميرود و گاهي بيرون ميآيد به سرعت نزد او رفتم و گفتم اي بانو مگر شعله آتش را نميبيني؟ چرا مثل ساير بانوان فرار نميكني، با صداي بغض آلود گفت: اي مرد ما شخص بيماري درون خيمه داريم كه قدرت نشستن و برخاستن ندارد چگونه او را رها كنم در حالي كه آتش از هر سو به سوي او شعله ميكشد؟»
و البته اين تنها وظيفه حضرت زينب(سلام الله عليها) در واقعه كربلا نبود؛ ايشان همان گونه كه اشاره گرديد در قبل از اين واقعه نيز خدمات پرستاري بسياري به پيامبر، امام علي(عليه السلام)، حضرت زهرا و امام حسن ارائه داشتند و در طول واقعه عاشورا نيز علاوه بر خدمتگذاري امام حسين(عليه السلام) و امام سجاد(عليه السلام)، پرستاري جمعي زن و كودك داغدار، گرسنه، تشنه، بي پناه، مجروح كتك خورده را كه شديداً به سرپرستي و پرستاري جسمي و از آن مهمتر به نوازشهاي عاطفي و حمايتهاي معنوي نياز داشتند را به عهده گرفتند و چنان در حمايت از اين گروه جانفشاني نمودند كه به گواهي تاريخ تازيانه هاي دشمن را به جان ميخريدند تا بچه هاي يتيم طعم شيرين مهرباني و ايثار را در كوران بي مهري دشمن تجربه نمايند.
حضرت زينب(سلام الله عليها) با فداكاريهايش در عرصه خدمترساني به بالاترين درجه ايمان و برترين مرتبه احسان نائل گرديدند، او كه در جهت اعتلاي دين اسلام تمام رفاه، آسايش و آرامش در زندگيش را در طبق اخلاص گذارده و از هيچ حمايت مادي و معنوي فروگذار ننموده و همدوش برادرانش امام حسين(عليه السلام) و حضرت عباس(عليه السلام) تشنگي و گرسنگي را تحمل كرد تا زنان و كودكان همراه قافله براي لحظاتي بيشتر آرامش داشته باشند.
امام سجاد(عليه السلام) ميفرمايند:[ عمه ام زينب در مدت اسارت] غذايي را كه به او ميرسيد ميان بچهها تقسيم ميكرد و[ خود رنج گرسنگي و تشنگي را تحمل ميكرد] چرا كه دشمن در هر شبانه روز يك قرص نان به ما ميداد؛
او تجلي شكوهمند صبر، گوهر ارزشمند عفاف، معناي حقيقي ايمان، روشنايي قلب يتيمان و اسطوره نستوه ايثار و زينت بخش پرستاران است.
او زينب است.
اقتباس از hawzah.net